پیرمرد نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت:خواهش می کنم به داد این بچه برسید.بچه ماشین بهش زد و فرار کرد…
پرستار:این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید.
پیرمرد:اما من پولی ندارم پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم.خواهش می کنم عملش کنید من پول و تا شب براتون میارم…
پرستار:با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.
اما دکتر بدون اینکه نگاهی به کودک بیندازد گفت : این قانون بیمارستانه. باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.
اما صبح روز بعد..
دکتر بر سر مزار دختر کوچکش اشک می ریخت…
و چه قدر زود دیر می شود
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اس ام اس های جالب و ویژه روز دخت | 0 | 32 | admin |
لطیفه های قرآنی | 1 | 49 | admin |
نرم افزار Touch Piano پیانو لمسی برای گوشی های سری 60 ورژن 5 - 5800 | 0 | 36 | admin |
دعای سر سفره | 0 | 51 | admin |
آسان سازی آیات مشابه و مشکل | 8 | 600 | admin |
آشنایی با اصطلاحات موسیقی | 0 | 133 | admin |
تلاوت یک آیه در هفت مقام مختلف با صدای استاد مصطفی اسماعیل | 0 | 54 | admin |
هشت مقام اصلی قرائت در یک نفس | 0 | 87 | admin |
قوانین | 0 | 24 | admin |